آینده همین حالاست !

آینده همین حالاست !

My Creator Created Me For Create
آینده همین حالاست !

آینده همین حالاست !

My Creator Created Me For Create

شب اول قبرم آرزوست !

‏میگن شب اول قبر خدا میپرسه : 

وقتی همسایه ات گرسنه بود تو کجا بودی!؟

 وقتی دوستت کفش نداشت تو کجا بودی و خلاصه از این سوالا.....

ولى من

میخوام سرمو بندازم پایینو با خجالت بگم؛

خدا جونم، خودت کجا بودی!؟

بهش بگم وقتی کمر این همه جوون زیر این مشکلات خم شد تو کجا بودی!؟

وقتی هزار تا دختر به خاطر گشنگی و مریضیه خانوادشون فاحشه شدن تو کجا بودی!؟

 اونروزی که با زندگی و آیندمون بازی کردن کجا بودی؟!  

وقتی خیانت عشقمو دیدم زجه میزدم تو کجا بودی؟!

وقتی شبا بابام از خستگی نا نداشت تو کجا بودی؟!

وقتی حاجیات مکه و کربلا رو بارها و بارها زیارت و سیاحت می کردن ولی کودکان زیادی از گرسنگی جان میدادن کجا بودی؟!

 خدایا ..

توی این دنیا خیلی عذاب کشیدیم 

شب اول قبرمون به حرمت این همه عذابی که کشیدیم و هیچی نگفتیم..

خواهشاً سکوت کن..

مثل روزایی که باید توی دهن خیلیا میزدی اما سکوت کردی...


                                                                صادق هدایت


منم خیلی حرفا دارم با اوستام...


یکی از فانتزیام اینه که بمیرم و اون دنیا این فرشته مرشته ها بیان ازم سوال بپرسن !!!

اون وقت منم میگم برو بگو بزرگترت بیاد من از تو ارشد ترم ( اصن مگه من ارشد مخلوقات نیستم ) هنوز توجیه نشدین !!!

اون وقت اوستا کریم خودش بیاد  دو کلوم حرف حساب باهاش بزنم ...

چقد دوس دارم اون شب رو ...

با صد تا شب زفاف عوضش نمیکنم ...!!!


اگر قرار است سقوط کنید ؛ از جایی بلند لطفا !

سقوط از طبقه سوم  همانقدر دردآور است  که سقوط از طبقه صدم ! اگر قرار است سقوط کنم  بگذار از جایی بلند باشد  نه پست !!!

سقوط از طبقه سوم 

همانقدر دردآور است 

که سقوط از طبقه صدم !

اگر قرار است سقوط کنم 

بگذار از جایی بلند باشد 

نه پست !!!


یه ضرب المثل چینی ( استغفرالله ... ) !

                    یه ضرب المثل چینی میگه :


اگه خواستن بهت تجاوز کنن تا اونجایی که می تونی مقاومت کن

                        بعد دیدی نمی تونی

                               شل کن و از موضوع لذت ببر 



پی نوشت :



زندگی از منظر یک پروفسور فلسفه !

پروفسور  فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان  خود روی میز گذاشت :

وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت  و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.
سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟
و همه دانشجویان موافقت کردند.
سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛  سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.
بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است؟
و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".


بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و

ادامه مطلب ...

آن روز هم می آید ؛ پس ... !

روزی برای بعضی آدم ها تنها یک خاطره خواهید بود
تلاش کنید که لااقل خاطره ای خوش باشید




از عقاب ها بیاموزید !


باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهند اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتر از ابرها پرواز میکند! این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند …!


به نظر شما وعده اینشتین تحقق نیافته است ؟ !




من از روزی میترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی ، جهان نسلی از احمقها خواهد داشت !!!

نامه ی آبراهام لینکلن به معلم پسرش !

 


او باید بداند که همه ی مردم عادل و همه ی آنهاصادق نیستند،
اما به پسرم بیاموزیدکه به ازای هر شیاد،انسانهای درست وصدیق هم وجود دارد.
به او بگوییددر ازای هر سیاستمدار خودخواه،رهبر با حمیتی هم وجود دارد.
به او بیاموزید که در ازای هر دشمن ،دوستی هست.
می دانم که وقت می گیرد،اما به او بیاموزید،اگر با کار وزحمت خودش یک دلار کاسبی کند،
 بهتراز این است که جایی روی زمین پنج دلار پیدا کند.
به او بیاموزید که از باختن پند بگیردواز پیروز شدن لذت ببرد.
اورا از غبطه خوردن بر حذر دارید.
به او نقش وتاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر می توانید به او نقش مهم کتاب در زندگی را آموزش دهید.
به او بگویید که تعمق کند،به پرندگان در حال پرواز در آسمان دقیق شود،
به گل های درون باغچه،به زنبور ها که در هوا پرواز می کنند دقیق شود.
به پسرم بیاموزیدکه در مدرسه بهتر این است که مردود شود،اما با تقلب به قبولی نرسد.
به پسرم یاد بدهیدبا ملایم ها ملایم وبا گردن کشها،گردن کش باشد.
به او بگوییدبه عقایدش ایمان داشته باشد،حتی اگر همه در جهت خلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد دهیدکه همه ی حرف ها را بشنود وسخنی را که به نظرش درست می رسدانتخاب کند.
ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید.
اگر می توانید به پسرم یاد دهیدکه در اوج اندوه تبسم کند.
به او بیاموزید که در اشک ریختن خجالتی وجود ندارد.
به او بیاموزید که می تواندبرای فکر وشعورش مبلغی تعیین کند،
اما قیمت گذاری بر ای دل بی معنا ست.
به او بگویید تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بیا ستدوبا تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید،اما از او یک ناز پرورده نسازید،بگذارید شجاع باشد.
به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.
توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید.
( پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.)