آینده همین حالاست !

آینده همین حالاست !

My Creator Created Me For Create
آینده همین حالاست !

آینده همین حالاست !

My Creator Created Me For Create

ساعت هم ساعت قدیم !

بسم الله الرحمن الرحیم


با نام و یاد خدا و استعانت از ذات پاک پروردگار و کمک های مسعولین و سازمان ژئوفیزیک تهران و راه کار های آب و فاظلاب و نو آوری های آموزش و پرورش و ...

امشب ساعت دوباره بر میگرده عقب ...

آخی یه ساعت دیر تر میریم سر خدمت !


اگه شانس داشتیم !

من تا یه مدت پیش اصن به شانس و اقبال و این جور چیزا اعتقاد نداشتم 

ولی خدایی الان که چشم بصیرتم باز شده میبینم که کلا شانس نداریم 

وگرنه اینجا به دنیا نمیومدیم ،  چون حد اقل توی  این یه مورد کوچکترین دخالتی نداشتیم!

این خودش دیگه آخرت بد شانسیه !

میدونی چی میگم ؟؟؟؟!

تنها فرق ما با اون وری ها  " مکان تولدمونه  "

و  تنها شباهتمون با اونا  خدامونه دیگه هیچی مون مث هم نیست !


اونا زندگی میکنند و ما را زندگی میکند  ...!

بلاد کفر !

یه جایی خوندم نوشته بودن " هر کس در بلاد کفر بمیرد جهنمی است " 


و همچنین نوشته بود : این ترس وجود دارد که مبادا کسی که در بلاد کفر بمیرد از اهل جهنم باشد، زیرا مسلمان وظیفه دارد که از بلاد کفر مهاجرت کند، چه برسد به اینکه به آنجا سفر کند.


میدونید قضیه چیه ؟؟؟؟!!!


قضیه از این قراره که اینایی که الان توی بلاد غیر کفر هستند خودشون توی یه جهنمی هستند که از جهنم خدا خیلی بد تره یعنی وقتی اون دنیا هم می افتن تو جهنم خدا ،  فکر میکنن که چه بهشتی افتادن !!! 


ولی اون بد بختایی که توی بلاد کفر بودن ؛ بیچاره ها اول تو بهشت بودن  وقتی اون دنیا میرن جهنم کلی حالشون بد میشه ! خوب حق هم دارن !!!

پس عاقا به نفعتونه که نرین بلاد کفر 

که خوب آماده بشین واسه بهشت  ! بلللللله  

من که دیگه پشیمون شدم نمیرم 




ما قبلنا یه دوستایی داشتیم !

روزگار رو نگاه کن چطوری شده ؟؟؟!!!


تا یه مدت پیش هرچی میشد میگفتن فلان هم فلان قدیم  !

مثلا :

عشق هم عشق قدیم

غذا هم غذای قدیم 

تفریح هم تفریح قدیم 


لامصب الان ببین چه روزگاری افتادیم که قدیمشم به درد نمیخوره !!!


ما یه دوستایی داشتیم که گاه گداری یه احوالی میپرسیدن دلمون خوش بود میگفتیم:

دوست هم دوست قدیم

ولی الان یه مدتیه که اصن بیخیالمون شدن به خدا ...





چند کلام با ترمولک های عزیز !


باز آمد بوی ماه مدرسه 



اومدن سال تحصیلی جدید رو به همه دوستان گلم ، بچه های مدرسه ای ، دبیرستانی ها و بالاخص دانشجویان عزیز تبریک عرض میکنم .

خدمت دوستان عزیزی که تازه کنکور قبول شدن و در دوره نقاهت و ترمیم پارگی هاشون !!! هستن 

 و اونها یی هم که فقط زحمت اسم نوشتنشون رو کشیدن و به بعضی دانشگاه ها !

        وارد شدن ...

            عرض میکنم که :

یه سری نکات جهت جلو گیری از افسردگی های متداول ترم های اول و دوم  لازم به ذکر است:

  (صرفا جهت اطلاع ) !

شما هارو در ترم های اول با اسمهایی به شرح زیر صدا میکنند یه وقت تعجب نکنید  !    

منظور دقیقا شخص شماست :

1- ترمک

2- ترمولک

3- چس ترم

4- ک ... ترم 

5- ترموسکوپ

6- نانو ترم

7- آقا اجازه

.

.

.

نکاتی که باید هنگام مورد خطاب قرار گرفتن مد نظر قرار دهید :

1- به آینده امید داشته باشید 

2- به افق خیره شوید

3- هیچ گاه مستقیم به چشمان ترم بالا ها نگاه نکنید

...

-------------------------------------------------------------

سوالات متداول :

چکار کنیم که متوجه نشوند ما ترم اولی هستیم :

1- لطفا برادرای عزیز با کت و شلوار نرید دانشگاه !  عاقا دانشگاهه دفتر ثبت ازدواج که نیست .

2- وقتی میخوای از کلاس بری بیرون نمیخواد دستتو بلند کنی بگی : آقا اجازه ...!      یواش سرتو بنداز پایین برو بیرون .

3- همین که کلاس شروع شد سریع 16 رنگ خودکار و چونصد صفحه کاغذ در نیار هرچی گفتن بنویسی خیلی از گفتنی ها ک س شعری بیش نیست .

4- خواهر گلم قرار نیست حتما بیان ازتون جزوه بخوان ، کلاس که تموم شد زود برو بیرون .

5- کلاس که تموم شد وسایلات رو با خودت بیار بیرون !  کلاس بعدی معلوم نیست کجاس یا اصلا برگذار میشه یا نه .

6- خواهرم هی از استاد نپرس این واسه امتحان میاد ؟ اون واسه امتحان میاد ... امتحان اصن معلوم نیس از کجا میاد .

7- داداش گلم سه سوته نرو پیشنهاد بده ... بذار سه چهار روز بگذره حد اقل هشت ترم اونجایی به خدا تموم نمیشن .


یه سری مسائل دیگه هم هس که عزیزانی که میخوان ، میتونن بیان در کلاس های بنده شرکت کنن که اصولی توجیه بشن 


واقعا بدون شرح ! iPhone 6


آخرش نفهمیدم فلسفه خلقت ما چی بود  ؟؟؟؟!!!!


به نظر شما فلسفه داره ؟!





حکایتی بسیار زیبا و آموزنده !

مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!

 پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟

 پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌ سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟

 هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.

 مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌برای چه می خندی؟

 نابینا پاسخ داد:اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود.

 مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود. 

مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟

 نابینا پاسخ داد: 

رفتار آنها …

 پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد…

 ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. 


طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست...؟


امان از دست این تبلیغات پیامکی !


دیگه همین مونده یه پیام بیاد بگه :


     دستتون رو بکنید اونجاتون! ببینید چیزی توش نباشه  

     هزینه 75 تومن