چشمه ی آبی را تصور کنید که بهاری سر از جایی در می آورد ؟!
ولی موقعیت آن چشمه طوری نیست که بتواند جاری شود ؛ مثلا در یک جای گود قرار دارد و هر کاری میکند سطحش به حدی نمیرسد که جاری شود و پس از چندی انبار شدن آب روی هم آن چشمه به مردابی ساکن و لجن زاری متعفن تبدیل میشود .
حال ...
- فرض کنید : قبل از مرداب شدن آن چشمه کسی آن را میدید! و با تلاشی مختصر راهی هر چند باریک برای جاری شدن آن چشمه باز میکرد !
فقط ، به جریان انداختن چشمه کافی بود ...
چشمه خود بقیه ی کار ها را بلد بود . با جاری شدن روی زمین خاک را جان میبخشید و به محیط اطراف طراوت و زندگی .
- ویا فرض کنید : چشمه در اصل سر از جای خوبی در می آورد ؛ مثلا در یک سرازیری هرچند کم شیب . چشمه باز کار خود را بلد بود !
آیا مقصر اصلی مرداب شدن آن چشمه ، خود چشمه است (نا گفته نماند که چشمه ها از فشار طبیعت زاده میشوند ) ؟ یا نبودن کسی که آن را به جریان بیاندازد ؟!
گزینه ج :هردو مورد